ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت، کلید موفقیت خود در این شرکت و کلید موفقیت هر رهبری را یادگیری همدلی میداند.
سایتا نادلا بهخوبی میداند چگونه در برابر چالشها بایستد. در سال ۲۰۱۴ بود که او به سمت مدیرعاملی مایکروسافت انتخاب شد، شرکتی که در آن زمان با میراث بزرگی بهعنوان یک غول صنایع کامپیوتر خانگی به او تحویل داده شد. این شرکت با چالشی بزرگتر برای دوران پس از عصر کامپیوتر خانگی دستبهگریبان بود. مایکروسافت همچنین با سلسلهمراتب اداری، عدم توفیق و مشکلاتی که مدیرعامل قبلی مایکروسافت یعنی استیو بالمر از خود بهجای گذاشته بود، دستوپنجه نرم میکرد. این مشکلات به حدی زیاد بودند که بالمر مجبور شد به خاطر آنها ۵ سال زودتر از برنامهریزی انجامشده، بازنشسته شود.
میتوان گفت تاکنون نادلا توانسته است نمرهی بسیار بالایی در کار خود به دست بیاورد. مهمترین و قابلتوجهترین دستاورد او را میتوان ساخت یکی از بزرگترین زیرساختهای ابری موجود در سراسر جهان بهحساب آورد. نادلا توانست فرهنگ این شرکت را تقویت کند و ارزش سهام آن در بازار اوراق بهادار را به میزان ۶۰ درصد بهبود بخشد. این بهبود بهاندازهای چشمگیر بودهکه ارزش هر سهم مایکروسافت به بالاترین میزان ثبتشده در تاریخ این شرکت رسیده است.
با این تفاسیر، نادلا کدام ویژگی را عامل موفقیت خود در رهبری میداند؟ پاسخ او به این سؤال ممکن است برای شما غافلگیرکننده باشد: همدلی. او در کتاب جدید خود به نام «دکمه ریفرش را فشار بدهید» درباره اهمیت ویژگی منحصربهفردی به نام همدلی سخن گفته است. بر اساس گفتههای او این ویژگی در دنیای امروزی ارزش بیشتری پیدا کرده است؛ دنیایی که در آن سیل فناوری میتواند وضعیت موجود را در سطحی متفاوت از هر آنچه پیشازاین دیدهاید، تخریب کند.
همدلی برای نادلا بهعنوان مدیرعامل مایکروسافت، بسیار سودمند بوده است؛ این ویژگی او را تهییج کرده که به کارمندان خود قدرت بدهد. برای مثال هنگامی که یک نفر میگوید میخواهد بهصورت مستقیم از روی تلفن خود پرینت بگیرد، قابلیت انجام این کار در همان لحظه به او اعطا شود.
همچنین در ابتدای انتصاب نادلا بهعنوان مدیر ارشد اجرایی، همدلی او را از برداشتن گامهای اشتباهی که میتوانستند به مشکلاتی بزرگ منتهی شوند، بازداشت. در طول یک رخداد عمومی از او خواسته شد درباره بانوانی که برای درخواست افزایش حقوق خود با مشکل روبرو هستند، نصیحتی ارائه کند. پاسخ او به این درخواست این بود: «موضوع واقعی درخواست برای افزایش حقوق نیست؛ بلکه این است که بدانید و ایمان داشته باشید که سیستم به شما افزایش حقوق مناسب را ارائه خواهد داد.»
این پاسخ در حقیقت ریشه در فرهنگ هندی و عبارت کارما دارد. بااینحال گفتن چنین چیزی در کشوری که درآمد زنان تنها ۸۰ درصد درآمد مردانی است که شغل یکسان با آنها دارند و در صنایعی که کمبود نیروهای مؤنث در موقعیتهای شغلی سطح بالا در آن بهشدت حس میشود، امری بسیار بیمعنی به نظر میرسد. خوشبختانه همدلی مدنظر نادلا بهسرعت جواب داد و در همان روز او یک نامه الکترونیکی بهتمامی شرکت ارسال کرد و بابت این اظهارنظر، معذرتخواهی کرد. او در این نامه نوشت: «من پاسخ کاملا اشتباهی به آن سؤال دادم.» و در ادامه اعلام کرد که از این موضوع درسی باارزش گرفته است.
نادلا در مصاحبهای با نشریهای خانهداری شرح داد که چگونه همدلی را پس از تولد بزرگترین فرزندش که زین نام دارد فراگرفته است. زین از خفگی در دوران جنینی رنج برده بود و درنتیجه به بیماری فلج چهار اندام (Quadriplegic) مبتلا است و قابلیتهای ارتباطی بسیار محدودی دارد و بهصورت رسمی نابینا بهحساب میآید. نادلا درباره این ماجرا میگوید: «پس از زین، همهچیز برای من شروع به تغییر کرد. این موضوع تأثیری عمیق بر نحوه تفکر، مدیریت و درک من از مردم داشت.»
زین که اکنون ۲۱ سال سن دارد، یک چالش بزرگ برای نادلا و همسرش آنو بود. همسر نادلا در ابتدای کار با این فکر دستبهگریبان بود که آیا او کاری کرده که منجر به معلولیتهای یادشده برای زین شده است یا اینکه آیا بهاندازه کافی برای او تلاش میکند یا خیر. نادلا در ادامه مصاحبه یادشده گفت: «آنو در تمامی فرایند چیزهایی که برای زین رخ داده بود، عمیقا موضوعی را به من یاد داد: چگونه خودم را ببخشم. هیچیک از ما کامل نیستیم. وقتی که شما به درکی عمیقتر میرسید، دیگر بهسرعت دیگران را قضاوت نخواهید کرد، شنونده بهتری خواهید شد و میتوانید بهجای تمرکز بر نقاط ضعف دیگران، نقاط قوت آنها را تقویت کنید.»
این چهارچوب فکری، میتواند به هر رهبری کمک کند و یکی از مواردی است که اکثر ما هنوز آن را فرانگرفتهایم.